جیمز هتفیلد در تاریخ 3 اوت 1963 در لس آنجلس متولد شد پدر و مادر او ویرجیل و سینتیا به شدت تحت تاثیر آموزه های مسیحیت فرقه پروتستان بودند و جیمز از کودکی در خانواده ای افراطی در مذهب تربیت شد و همین مساله باعث یک نوع دین گریزی در ناخوداگاه جیمز شد پدر و مادر جیمز هردو بوسیله سرطان مردند و بدلیل همین اعتقادات افراطی در زمان بیماری شان از استفاده هر گونه دارو پرهیز می کردند و به دارو هیچ اعتقادی نداشتند تا زمانی که هر دو بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادندو جیمز را با یک دنیا غم و ناراحتی تنها گذاشتند. در این جا متن شعر mama said آورده میشود
Mama said
مادر گفت:
Mama she has taught me well
مادرم کسی است که به من نیکی کردن را آموخت
Told me when I was young
او زمانی که من جوان بودم به من می گفت
Son, your life's an open book
پسرم زندگی شما مانند یک کتاب باز است
Don't close it fore it's done
و هرگز بسته نمیشود و شما جلو جلو آنرا انجام داده اید
The brightest flame burns quickest
همیشه درخشان ترین شعله زود تر از تمام شعله ها می سوزد
Is what I heard they say
و این است آنچه که به من گفته اند و من نیز آنرا میگویم
A son's heart's owned to mother
قلب یک پسر متعلق به مادرش است
But I must find my way
اما من باید راه خود را پیدا کنم
*Let my heart go
بگذار قلبم برود
Let your son grow
بگذار پسرت بزرگ شود
Mama let my heart go
مادر بگذار قلبم برود
Or let this heart be still
بگذار این دل آروم بگیره
Rebel my new last name
یاغی نام خانوادگی تازه ام
Wild blood in my veins
خون وحشی در رگ هایم
Apron strings around my neck
رد بند پیشبند روی گردنم
The mark that still remains
و علامت گذاری هایت هنوز باقی است
Left home at an early age
خانه ام از سنین پایین چپ بود
Of what I heard was wrong
و آنچه من شنیدم اشتباه بود
I never asked forgiveness
من هرگز طلب بخشش نمیکنم
But what I said is done
اما چیزی که من گفته ام انجام شده است
[* Repeat]
**Never I ask you
هرگز من از شما نمیپرسم
But never I gave
اما من هرگز به ...
But you gave me your emptiness
اما تو به من پوچی خود را دادی
I now take to my grave
من همین الان به آرامگاهم میروم
Never I ask of you
نه هرگز از تو نمی پرسم
So let this heart be still
بگذار این دل آروم بگیره
Mama now I'm coming home
مادر در حال حاضر من دارم میام خونه
I'm not all you wished of me
من از شما هیچ چیز نخواستم ولی شما از من همه چیز خواستید
But a mother's love for her son
اما عشق یک مادر به فرزندش
Unspoken, Help me be
نا گفته است . کمکم کن
I took your love for granted
من عشق تو را برای اعطا گرفتم
And all the things you said to me
و همه چیز را تو به من میگفتی
I need your arms to welcome me
من به آغوشت نیاز دارم به خوش آمد گویی تو
But a cold stone's all I see
ولی همه اون چیزی که من می بینم یه سنگ سرد و بی روحه
[* Repeat]
Let my heart go
بگذار قلبم برود
Mama let my heart go
مادر بگذار قلبم برود
You never let my heart go
تو هرگز نمیگذاری قلبم برود
So let this heart be still
بگذار این دل آروم بگیره
در مطلب بعدی متن شعر جیمز در مورد پدرش و سرطان آورده میشود.